یکی از اصول مهم در مدیریت کسب و کار و ضرورت های مدیریتی داشتن سیستم یا سیستم سازی است زیرا بدون سیستم، کسب و کار قائم به فرد است و هر کس در تمام اجزای این کار وابسته به شخص مدیریت می باشد.
در بسیاری از شرکتهایی که در طی این سالها به عنوان مشاور سیستم سازی و مدیر و مسئول سیستمها و روشها حضور داشتم این موضوع را از نزدیک شاهد بودم که هر جا سیستم سازی به خوبی انجام شده بود کارها با روال مناسب و بدون وابستگی به اشخاص پیش میرفت اما اگر جایی سیستم خوبی وجود نداشت یا قسمتی از سازمان وابسته به شخص خاصی بود با قطع همکاری ایشان یا هر گونه مشکلی برای ایشان روال کار با مشکل برخورد میکرد و مدتی زمان میبرد تا دوباره همه چیز به حالت عادی بازگردد.
اهمیت سیستم سازی بیشتر خود را زمانی نشان میداد که این فرآیند از نقاط بحرانی سازمان بود چرا که وقتی بخشی از سازمان به خاطر نبود سیستم و سیستم سازی با مشکل برخورد میکرد و این قسمت از بخش های حیاتی و مهم سازمان بود تاثیرات منفی آن بر خروجی کسب و کار بیشتر میشد.
همیشه یکی از مهمترین ارکان سیستم سازی و از تضامین موفقیت در سیستم سازی در شرکتها دیدگاه مدیریت ارشد بوده است تا اینکه مدیر ارشد برای سیستم سازی ارزش و اهمیت زیادی قائل نبوده و خود را مقید به رعایت اصول فرآیند ای تدوین شده در سیستم سازی نمیدانسته است معمولاً کارکنان نیز سیستم را جدی نمیگرفتند سازی به نتایج قابل توجهی نمی رسید.
فرض کنید برای بخش مالی مشخص شده که کلیه ورودی ها و خروجی های پول به شرکت تحت کنترل و با فرایندی مدون انجام گیرند حال مدیرعامل که بخش زیادی از دریافتها و پرداختها را بر عهده دارد اطلاعات لازم و به روز را در سیستم ارائه نمی دهد و برخی چکها را اعلام نمی نماید (به دلایل مختلفی از جمله عدم اعتماد به آن واحد یا عدم اعتقاد به سیستم) اما در هر صورت مانع شکل گیری سیستم و مشاهده خروجی سیستم سازی می گردد.
علیرضا علیمردانی
مشاور کسب و کار
بازاریابی و فروش، سیستم سازی